سفارش تبلیغ
صبا ویژن


سید ابو القاسم کاشانـى در سـال 1264 متولد شد .او در سـن 16 سالگى همـراه پدر عـازم نجـ اشرف گـردید و در آن جا علاوه بر استفاده از حلـقـه درس پدر و دیگر اساتید، دوره سطح را به پایان برد و سپس در درس آیت الله میـرزا محمد تقى شیرازى و آیت الله آخوند خراسانى شرکت جست و در سن 25 سالگى به درجه اجتهاد رسید . آیت الله کاشانى در نهضت مشـروطه ، مشاور شخصیتى چـون آیت الله آخوند خراسانـى (ازرهبران اصلى نهضت )بود و او را در تصمیم گیـرى و تنظیم اعلامیه ها یارى مى داد . در جنگ جهـانـى اول ـ که نیـروهاى انگلیـسـى بعضى از شهرهاى عراق از جمله » فاو «و » بصـره «را اشغال کـرده بودند، آیت الله کاشانى به دلیـل جـوان بودن و پر شـورتر بـودن ، در صـ اول نبرد علـمـاى شیعه با متجاوزیـن قـرار داشت .آنان بـا جنگ هاى چریکى و پى درپى ، نـیـروهاى دشمـن را در منطـقـه زمین گیـر کـردند و سـرانجام پـس از «کوت العمـاره » هـجـده مـاه جـنـگ و مـقـاومت ، بـه کـمـک دولـت عثمانى ، نیروهاى انگلیسى را وادار به تسلیم نمودند . وى بـعـداز سـال هــا مــبــارزه در عـراق عـلـیــه انگلیسى ها در بهمن ماه 1299 عراق را ترک کرد و به تـهـران سـفـر نـمـود امـا در ایـران نـیـز از تـهـدیـدات انگلیسى ها در امان نبود .

* انتقام جویى استعمار

با شروع جنگ جهانى دوم و اشغال ایران توسط نیروهاى متفقین ، استعمار انگلیس که از مـبـارزات آیت الله کاشانى در عراق ضربات سختى خورده بود با شایع کـردن همکـارى او با آلمانى ها، تصمـیـم بـه دستگیرى اش گرفت تا بدون مزاحمت وى بتـواند در انتخابات دوره چهارم مجلس دخالت کند .به همین منظور در خـرداد 1322 چند افـسـر انگلیسـى بـراى دستگیرى آن روحانى مجاهد به منزلش هجوم بردند، اما براثر هوشیارى و فداکـارى یارانش ناکام ماندند و آیت الله کاشانى به ناچار مخفى گردید . کاشانى مدت یک سال ، مخفیانه به مبارزه ا ش ادامه داد تا این که انگلیـسى ها در هنگام انتخابات مجلس از محل اقامتش در تـهران (امامزادهقاسم شمیران )با خبـر شده و او را دستگیر کردند .با وجود این که وى از سوى مردم تهران به عنوان نماینده انتخاب گردیده بود، به دستور فرستاده ارتش متفقین ، از لیست اسامى نمایندگان حذف شده و به زندان روس ها در رشت فرستاده شد .او پس از چندى به زندان انگلیسى ها در اراک و سپس به زندانى در کرمانشاه منتقل گردید . سرانجام پس از تحمل یـک سـال و چـهـار مـاه زندان در سخت تریـن شـرایط ، در 24 مرداد 1324 آزاد گشت و روز جمعه ، سى و یکم شهریور، میان انبوه استقبال کنندگان وارد تهران شد .

* مخالفت با دولت قوام

در انتخابات دوره پانزدهم مـجلس ، دولت در صدد برآمد از طریق تقلب نمایندگان تابع دولت را وارد مجلس کند . مجاهد نستوه که چندین ماه از آزادى اش نگذشته بود، براى افشا کردن ماهیت قوام بپا خاست و پس از سخنرانى در تهـران ، عازم مشهد شد و در شهرهـاى مسیـرش ، مردم را از وابسته بـودن قوام به انگلـیـس و دخالت او در انتخابات آ گاه مى کرد .قوام از این اقدام به وحشت افـتـاد و او را در تیـرمـاه 1325 در بین راه شاهرود ـ مشهد دستگیر کرده و به بهجت آباد قزوین تبعید نمود . آیـت الـلـه کـاشـانـى پـس از یــک ســال بــراثـر پیگیرى هاى علما و مردم ، در 21 خرداد 1326 آزاد گردید و دوباره به تهران برگشت . بدنبال بالا گـرفتن مخالفت هـا بـا قـوام ، شاه ، عبدالحسین هژیر را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفى کرد . کاشانى که از وابستگى هژیر اطلاع داشت ، به مخالفت برخاست و در 27 خرداد 1327 یعنى روزى که قرار بود، هژیر براى گرفتن رأى اعتماد به مجلس بـرود، مـردم را بـه راهپـیـمـایـى در جـلـوى مـجـلـس فراخواند .مـردم در آن روز تظاهرات پرشـورى به راه انداختند به گونه اى که عده اى در درگیرى با پلیس به شهادت رسیدند .

* تبعید به لبنان

مخالفت هاى آیت الله کاشانى سبب گشت تـا در آستانه تشکیل مجلس مـؤسسان براى تغییر قانون اساسى ، او را از ایران دور گردانند .از این رو پس از واقعه ترور نامـوفق شاه بدست فـخـرایى در پانـزدهم بهمـن 1327، آیت الله کاشـانـى را بـه بهانه دسـت داشتن در ترور دستگیر و به لبنان تبعید کردند . او در تبعیدگاه بیـروت نیز از آن چه که در ایـران مى گذشت ، غافل نبـود و در اعلامیه هایش خطـاب به مـلـت ایـران و نمـایـنـدگـان مـجـلـس ، آنـان را به وظایفشان توجه مى داد . سرانجام اعلامیه ها مؤثر افتاد و آیت الله کاشانى و تعدادى دیـگـر از افـراد مبارز در انـتـخـابـات دوره شانزدهم رأى لازم را به دست آوردند .ولى رژیم براى جلوگیرى از ورود نمایندگان واقعى ملت به مجلس ، در تعداد آرا تقلب کرد . مردم از این کار رژیم خشمگین گشتند و سـیـد حسیـن امـامـى کـه از طـرفداران آیت الله کـاشـانـى و طرفدار فدائیان اسلام بود، هژیر را ترور کرد . از این رو پس از تشکیل مـجـلـس شـانـزدهم ، حسنعلى منصور، نخست وزیر وقت ایران با فرستادن تـلـگـراف ، از آیـت الله کـاشـانـى عـذرخـواهـى کـرد وخواستار بازگشت وى به ایران شد و او در روز بیستم خرداد 1329 به وطنش برگشت .

* مبارزه با رزم آرا

سپهبد حاجعلى رزم آرا به منظور تمدید و توسعه امتیاز نفت جنوب (قرارداد گس ـ گلشائیان )در پنجم تیر 1329 به مقام نخست وزیرى رسید . روحانى مجاهد که هـدف روى کارآمدن رزم آرا را دریافته بود، با نخست وزیر به مخالفت برخاست و مردم و نمایندگـان را از نقشه دشمـن آ گاه کرد .به دنبال مخـالـفـت وى بـا رزم آرا، بازار تهـران به حـال تعطیل درآمد و هزاران نفر در میدان بهارستان اجتماع کرده تا از ورود او به مجلس جلوگیرى کنند . آیت الله کاشـانـى بـراى جلـوگیرى از تصـویـب قرارداد نفت در مجلس ، اعلامیه اى خطاب به ملت ایران ، درباره ملى کردن صنعت نفت صادر کرد .اما رزم آرا بى اعتنا به نظر علما و نـمـایـنـدگـان مـجـلـس ومردم ، همچنان بر تصـویـب قـرارداد الحاقـى نفـت جنوب پافشارى مى کرد و در حضور نمایندگان مردم لیاقت مردم ایران در اداره صنعت نفت را نفى مى کرد . سرانجـام رزم آرا در شانـزدهم اسفـنـد 1339 با گلوله آتشین خلیل طهماسبى (ازاعضـاى فـدائـیـان اسلام )از پاى درآمد .

* ملى شدن صنعت نفت

پس از ترور رزم آرا هیچ کس جرأت مقاومت در برابر طرح ملى شدن صنعت نفت را نداشت .از این رو با تلاش تعدادکمى از نمایندگان مجلس ، در 24 اسفـنـد 1339، طرح ملى شدن صـنـعـت نـفـت در مجلس شوراى ملى به تصویب رسید و در 29 اسفند همان سال از تصویب مجلس سنا نیز گذشـت و بـه این ترتیب یکى از آرزوهاى ملت ستمدیده ایر ان ، به ثمر نشست . حسین علاء که پس از رزم آرا به نخست وزیـرى رسـیـده بـود، بـیـش از دو مـاه دوام نـیـاورد .بـعـد از استعفاى عـلأ، دکـتـر مصدق در هفتـم اردیبهـشـت 1330 به نخست وزیرى رسید و آیت الله کاشانى در حمایت از او اعلام داشت که دست وى را در انتخاب وزیران باز خـواهد گذاشت و هیچ گـونه دخالتـى در این باره نخواهد کرد . او براى پشتیبانى از دولت دکتر مصدق در برابر کار شکنى ها و تهدیدهاى انـگـلـسـتـان ، مـردم را به اجتماع در میدان بهارستان فراخواند و طى پیامى که بـراى اجتماع کنـنـدگـان فـرستـاد، آنـان را نسبـت بـه کارشکنى هاى انگلیس در همدستى آمریکا بـا وى ، آ گاه کرد .

همچنـین هنگامى کـه دولت مصدق براى رفع کمـبود بودجه دولـت ، اقدام به پخـش اوراق قرضه کـرد، آیـت الـله کـاشـانـى مـردم را بـه یـارى دولـت فراخواند و خرید اوراق قرضه را بر همه افراد واجب نمود . پس از تهدیـد دولت مصدق از سـوى استعمـار مبنى بر دخالت نظامى و گسیل داشتـن چـهـار هـزار چتر باز و حـرکـت ناوهاى جنگى بـه طـرف سواحـل ایران ، مرحوم کاشانى از اعلام جهاد سخن به مـیـان آورد و گفت :اگر انگلیسى ها به خاک ایـران تجاوز کنند، خوزستان را براى آنها به جهنم تبدیل مى کند . در نتیجه انگلیس که موقعیت را براى دخالت نظامى مناسـب نـدیـد، بـا هـمـکـارى آمریکـا بـه مـحـاصـره اقتصادى ایران دست زد .
www.sobhesadegh.ir/1382/0143/matn/14.htm

 






تاریخ : سه شنبه 90/10/6 | 10:42 صبح | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

دوران طلبگی و تحصیل آیت الله خامنه ای و ناگفته هایی از علما درباره ایشان
اگرچه آیت الله خامنه ای درس طلبگی را در مشهد آغاز کردند و بخش عمده تحصیل و تدریس ایشان در مشهد بود، اما دوران تحصیل ایشان در قم از مهم ترین دوران طلبگی و علمی ایشان به شمار می رود. حضور در درس آیات عظامی همچون بروجردی و حائری و امام و نیز پیوستن ایشان به نهضت امام خمینی، محصول همین دوره از زندگی رهبر انقلاب است. ایشان خود در خاطراتشان درباره چگونگی عزیمت به قم می گویند: «در سال 36 به سفر عتبات مشرف شدیم. من مایل بودم که در نجف بمانم، ولی پدرم موافقت نکردند و من بعد ازمدت کوتاهی به مشهد بازگشتم. در سال 37 از پدرم اجازه گرفتم و به قم رفتم و تا سال 43 در قم بودم.»1

حضور در درس بزرگان
ایشان از آغاز ورود به قم، در درس حضرت امام خمینی(ره) حاضر شدند، اما چرا امام؟«در حوزه های علمیه، انتخاب استاد، اجباری نیست و هر کس طبق پسند و سلیقه خود، استاد را انتخاب می کند. استادی که طلاب جوان و مشتاق را در وهله اول به خود جلب می کرد، همین مردی بود که آن روز در میان شاگردانش به عنوان«حاج آقا روح الله» شناخته می شد. مجموعه جوانان فاضل و درسخوان و پرشوق در محفل درس او جمع بودند. ما در چنین فضایی وارد قم شدیم. او مظهر نوآوری علمی و تبحر در فقه و اصول بود. بنده قبل از ایشان استاد بزرگی را در مشهد دیده بودم- یعنی مرحوم آیت الله میلانی- که از فقهای برجسته بود. در قم هم همان وقت رئیس حوزه علمیه قم- که استاد امام هم بود؛ یعنی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی- حضور داشت؛ بزرگان دیگری هم بودند؛ اما آن محفل درسی که دلهای جوان و مشتاق و کوشا و علاقه مند به استعدادهای خوب را جذب می کرد، درس فقه و اصول امام بود.»2
«من هم که به قم رفتم، تردید نکردم که به درس ایشان بروم. از اول در درس ایشان حاضر می شدم و تا آخر که در قم بودم، به یک درس ایشان مستمراً می رفتم. ایشان هم روی من خیلی اثر داشتند.»3
البته حضور علمی آقا در قم، منحصر به شرکت در درس امام خمینی نبود، بلکه هم زمان با حضور در درس امام خمینی(ره)، از سال 37 تا سال 40 از محضر اساتید دیگری نیز بهره می جستند. ایشان در درس خارج فقه و اصول حضرت آیت الله العظمی بروجردی نیز حاضر می شدند و بیشترین بهره و تأثیر در علم رجال را از محضر ایشان بردند.
از اساتید دیگری که آیت الله خامنه ای از محضرشان استفاده کردند، آیت الله العظمی مرتضی حائری یزدی بود. آیت الله سیدجعفر شبیری زنجانی در خاطرات خود می گویند: «درس آیت الله حاج آقا مرتضی حائری(ره) را با آیت الله العظمی خامنه ای(حفظه الله) و مرحوم آقای بهجتی که مدتی پیش فوت کردند، بحث می کردیم. بحث با آقای خامنه ای(حفظه الله) برای من لذت بخش ترین بحث بود، از این جهت که ایشان خیلی منصف بودند. از ابتدا الگوی انصاف بودند. مثلا یادم هست یک روز در اوج بحث که هر دو بر نظر خود پافشاری می کردیم و داد می کشیدیم، یک دفعه ایشان از اوج پایین آمدند و گفتند حق با توست و بعد هم مؤیداتی آوردند. یکی از خصوصیات مهم ایشان این بود که لجاجت نداشتند.»4
حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی نیز درباره حضور رهبر انقلاب در درس آیت الله العظمی حائری یزدی می گوید: «یک زمانی مرحوم حاج آقا مرتضی حائری به شکل خصوصی برای شخص آقا کلاس درس گذاشته بود. یعنی آقا تنها به خانه ایشان می رفت و شیخ مرتضی به ایشان درس می داد.»5 آیت الله خامنه ای حتی خود را منحصر به فیضیه نیز نکرده بودند. چنانکه در دیدار با آیت الله العظمی گلپایگانی می فرمایند: «بنده یادم هست که در این حوزه شریف، آن وقتی که ما این جا مشغول درس و بحث بودیم، اولین مدرسه منظم و برنامه دار را- حتی قبل از مدرسه حقانی- حضرت عالی ایجاد کردید. ما این را همیشه در مجامع گوناگونی هم که در تهران بوده، گفته ایم. این جا هم در جلسه ای بحث بود، به آقایان گفتیم. این نشان دهنده آن است که نظر شریف حضرت عالی از قدیم به نظم و ترتیب و امتحان و اداره مرتب و منظم طلاب بوده است.»6
منبع: / روزنامه / کیهان 1389/8/9 نویسنده محمد مهدی اسلامی

 






تاریخ : جمعه 90/10/2 | 10:58 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

آقای الهلباوی در کوران انقلاب مصر، مصاحبه شما با شبکه بی بی سی و دفاع از ایران و سخنرانی رهبر انقلاب بازتاب گسترده ای در محافل خبری داشت. در تهران هم شما در جمع دیدارکنندگان با رهبر انقلاب اسلامی بودید. نظر شما درباره تاثیر ایران بر انقلاب کشورهای عربی چیست؟
- بله، در سفری به ایران این افتخار را داشتم که با «رهبر امام خامنه ای» دیدار کردم و بتوانم حرف های خودم را بزنم و نظرات ایشان را جویا شوم. در این جلسه این توفیق را داشتم تا در کنار امام خامنه ای و بسیار نزدیک به ایشان بنشینم و توصیه های ایشان که بسیار شیوا به زبان عربی بیان شد، گوش فرا دهم.

¤ چه نکاتی در سفر به ایران برای شما جالب بود؟
- چند نکته در سفرم به ایران برای من جالب بود. اول ساده زیستی زندگی امام خامنه ای و دکتر احمدی نژاد دوم پیشرفت های صنعتی ایران بود و سوم توانایی ایران برای پیشرفت با وجود تحریم ها بود.
شجاعت رهبران ایران و صداقت آنها هم برایم خیلی جالب و مثال زدنی است. آنها همان حرفهایی را که در تهران می زنند در سازمان ملل در آمریکا هم می زنند.
ولی ما رهبران دو رو و ریاکاری زیادی در کشورهای اسلامی عربی داریم اگر ما بخواهیم دیگر حاکمان کشورهای عربی را که با اسرائیلی ها دست می دهند و پیشنهاد مذاکره می دهند با آیت الله امام خامنه ای مقایسه کنیم، شما می توانید تفاوت بین رهبر واقعی امت اسلامی و رهبران غیرواقعی را متوجه شوید.

¤ بهترین خاطره ای که از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی داشتید، چه بود؟
- بهترین خاطره ای که از دیدار امام خامنه ای دارم این است که در زمانی که با ایشان دیدار کردم در صحبت ها و برخورد ایشان عشق و علاقه به امت اسلامی را می دیدم که این علاقه را ایشان به خوبی با جملات و سخنرانی عربی منتقل کنند و همچنین عشق ایشان به انقلاب مردم مصر بسیار زیبا بود. صحبت ها و توصیه های ایشان از علم و شناخت نشات گرفته شده بود و ایشان مانند حاکمان کشورهای عربی نسبت به مسائل بی تفاوت نیستند.

¤ راستی شما چرا از لفظ امام خامنه ای برای ایشان استفاده می کنید؟
- من اصرار دارم که از لفظ «سیدالقائد، الامام الخامنه ای» استفاده کنم زیرا بعد از امام خمینی ایشان امامت و رهبری امت اسلامی را برعهده دارند. زمانی که ما به پیشنماز یک مسجد می گوییم امام جماعت به خاطر این است که یک عده ای از نمازگزاران را امامت می کند زمانی که من می گویم امام خامنه ای به این خاطر است که ایشان یک امت اسلامی را رهبری و هدایت می کنند. ایشان بعد از امام خمینی آمده اند و حامل همان پیام ها و رهنمودها هستند.
منبع: / روزنامه / کیهان 1389/12/15
گفتگو با روشنفکر مصری

 






تاریخ : جمعه 90/10/2 | 10:40 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

اعتراف دشمنان خونی انقلاب به توانایی و تیزهوشی آیت الله خامنه ای
یکی از رسانه های فعال ضدانقلاب در خارج از کشور از جریان اپوزیسیون خواست تدبیر و تیزهوشی را از رهبر جمهوری اسلامی یاد بگیرند.
سایت روزنت که یکی از ترمینال های همکاری گروهک های اپوزیسیون به شمار می رود و علی الدوام علیه رهبر انقلاب عقده گشایی می کند، به تازگی از اپوزیسیون خواست سیاست ورزی و تدبیر را از آیت الله خامنه ای یاد بگیرند. این پایگاه اینترنتی نوشت: چه مخالف و دشمن خونی رهبر جمهوری اسلامی و چه هواداران سینه چاک او و چه حتی در این میانه، نظری بینابینی داشته باشی، نمی توانی منکر توانایی ها و تیزهوشی شخصی آیت الله خامنه ای شوی. حضور حداقل 40ساله او در بالاترین سطح سیاست ایران و کسب تجربه ای بی بدیل از شرایط انقلابی گرفته تا جنگی ویرانگر و هشت ساله، او را به "رهبری سیاسی " با اشرافی قابل قبول بر حوزه های مختلف سیاسی، امنیتی، بین الملل، اجتماعی و... تبدیل کرده است.
محمدرضا یزدان پناه نویسنده فراری نشریات زنجیره ای اضافه می کند: بی شک همین تجربه گرانبها و توانایی های کسب شده توسط آیت الله خامنه ای در سالهای طولانی سیاست ورزی اش بوده که باعث شده او بتواند جایگزین چهره کاریزماتیک و به ظاهر بی جانشینی چون روح الله خمینی در مقام رهبری جمهوری اسلامی شود و نظام سیاسی به جای مانده از او را بیش از دو دهه حفظ کند.
روزنت همچنین می نویسد: نمی توان منکر توانایی های آیت الله خامنه ای شد. هیچ اشکال و ایرادی در این وجود ندارد که اپوزیسیون، از نکات مثبت و توانایی های او بهره بگیرند و فکر نکنند که با تخطئه، چیزی از ارج و قرب ایشان کم می شود. یکی از بزرگترین درس هایی که می توان و باید در جریان حوادث دو سال گذشته از رفتار سیاسی رهبر جمهوری اسلامی آموخت، تقسیم مسائل درونی جناح حاکم در جمهوری اسلامی موسوم به اصولگرایان به "مسائل اصلی و فرعی " است.
آقای خامنه ای این موضع را هنگامی به کار برد که صبر تعداد زیادی از روحانیون، نمایندگان مجلس، مداحان، بسیجی ها، مقامات امنیتی و قضایی و نظامی و... که بسیاری از آنها را حامیان اصلی محمود احمدی نژاد تشکیل می دادند، از اقدامات و اظهارات اطرافیان رئیس دولت به خصوص اسفندیار رحیم مشایی و محمدرضا رحیمی به پایان رسید. وقتی تعدادی از دانشجویان بسیجی در روز 31مرداد گذشته به او گفتند که "دلشان از دست چپ و راست احمدی نژاد خون است "، راهبرد کلیدی خود را مطرح کرد. او ابتدا برای هواداران خود دعا کرد که دل خون نباشند و سپس به آنها و دیگر حامیان و طرفداران خود در جریان حاکم دستور داد که "مسائل اصلی و فرعی را با هم خلط نکنند. " آقای خامنه ای تشریح کرد که مسائلی مانند مکتب ایرانی و... هرچقدر مهم باشند، "مسائل تعیین کننده و اصلی نیستند " و نباید به خاطر آنها "اصل " دولت را تخریب کرد.
روزنت خاطرنشان کرد: نکته کلیدی و مهمی که آیت الله خامنه ای به درستی و با تیزهوشی بر آن انگشت گذارد و باعث شد تا جنجال های درونی جریان حاکم تا حدود زیادی مغلوبه شود، یکی از نقاط ضعف بزرگ جنبش سبز است

www.bashgah.net/fa/content/show/50677






تاریخ : جمعه 90/10/2 | 9:16 صبح | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس از نقش فرماندهی رهبر معظم انقلاب در آن دوران روایتی شنیدنی نقل کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتر محسن رضایی متن این روایت به این شرح است.

بعد از عملیات رمضان برای اولین بار بین سپاه و ارتش چالشی به وجود آمد. به شدت نگران این چالش بودم و فکر می کردم که اگر این چالش ادامه پیدا کند و گسترده شود ممکن است در عملیات های بعدی، یک وقفه جدی به وجود آورد و یا ما را در عملیات های آینده با شکست روبرو کند.

خدمت امام رفتم و عرض کردم که اگر جنابعالی حضرت آیت الله خامنه ای را به فرماندهی جنگ منصوب کنید از این چالشی که شروع شده جلوگیری می شود چرا که برادران ارتش ایشان را قبول دارند من و فرماندهان سپاه هم ایشان را قبول داریم و اگر این تصمیم را بگیرید همه ما به ایشان کمک می کنیم که در فرماندهی جنگ موفق شوند.

امام فرمودند چنین چیزی در ذهنم من هم بود ولی شما مسئله را به کسی نگویید. از خدمت امام مرخص شدم مطمئن شدم که حکم فرماندهی حضرت آیت الله خامنه ای به زودی صادر خواهد شد.

یک هفته بعد حضرت امام(ره) حکمی را صادر کردند و به مدت یک سال و چند ماه از جمله والفجر مقدماتی و والفجر 1 ایشان فرماندهی جنگ را به عهده گرفتند.

ایشان در ابتدای جنگ با شهید چمران ستاد جنگ های نامنظم را در اهواز تشکیل داده بودند و در خطوط مقدم تردد می کرد و با جنگ آشنایی کامل داشتند. پس از آنکه حضرت امام(ره)، آیت الله خامنه ای را به فرماندهی جنگ منصوب کرد ایشان در تهران ستادی تشکیل دادند که برادر رشید از طرف سپاه در جلسات ستاد شرکت می کرد.

البته بعدها با این استدلال که اگر حضرت آیت الله خامنه ای که رئیس جمهور هستند به خط مقدم بروند و اتفاقی برای ایشان پیش بیاید در تضعیف روحیه مردم موثر است لذا از عملیات خیبر به بعد آقای هاشمی مسئول هماهنگی ارتش و سپاه شد.

البته همیشه برایم این ابهام وجود داشت که چرا این تغییر به وجود آمد اما فرصت نکردم از حضرت امام سوال کنم که آیا غیر از این استدلال دلیل دیگری داشته است؟ ولی مطمئن بودم که اگر فرماندهی حضرت آیت الله خامنه ای ادامه می یافت پشتیبانی بیشتری از جبهه های جنگ صورت می گرفت.

در مدتی که ایشان فرماندهی جنگ را به عهده گرفتند از توانایی بسیار بیشتری نسبت به دیگران برخوردار بودند و انسجام بیشتری بین سپاه و ارتش به وجود آوردند.

این خاطره می تواند هشداری باشد به بسیاری از تحریفات و مصادره های غیرمنصفانه که این روزها در ارتباط با جنگ بیان می شود. افرادی که این روزها، غیر مسئولانه در رابطه با دفاع مقدس اظهار نظر می کنند باید بدانند اگر بسیاری از نکات صادق جنگ بیان شود این نااهلان فرصت تحریف پیدا نمی کنند.
(تابناک،05 مهر 1390 )

 






تاریخ : پنج شنبه 90/10/1 | 9:2 عصر | نویسنده : saaleh110 |
<      1   2   3   4      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • تبادل رفت