سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آزمایشگاه ملی لوس آلاموس؛ قرارگاه جنایت‌کاران علمی آمریکا ارسال شده توسط modir در تاریخ جمعه, 09/25/1390 - 12:20 آزمایشگاه لوس آلاموس به عنوان مهد زایش همان بمب های اتمی ویرانگر هیروشیما و ناکازاکی، قرارگاهی برای این جنایات علمی بوده است و هم اکنون نیز با صرف بودجه های کلان به مسیر خود ادامه می دهد و آزمایشگاهی با این گذشته سیاه یقینا برنامه های مرگبارتری برای بشر آینده تدارک دیده است. با شنیدن عبارت تسلیحات اتمی اولین چیزی که به ذهن افراد می رسد بمباران اتمی شهرهای ژاپن است. این درحالیست که هیچگاه از پروژه های عظیم و سرمایه گذاری های عمده و جنایات انجام شده در مسیر رسیدن به این تسلیحات سخنی به میان نمی آید. آزمایشگاه لوس آلاموس به عنوان مهد زایش همان بمب های اتمی ویرانگر هیروشیما و ناکازاکی، قرارگاهی برای این جنایات علمی بوده است و هم اکنون نیز با صرف بودجه های کلان به مسیر خود ادامه می دهد و آزمایشگاهی با این گذشته سیاه یقینا برنامه های مرگبارتری برای بشر آینده تدارک دیده است. با این توصیف جا دارد به این آزمایشگاه که بازوی علمی دنیای ماسونی به حساب می آید، قدری موشکافانه تر بپردازیم. این گفته که در فضاسازی تبلیغاتی دنیای استکبار همواره حقایق به صورت معکوس جلوه دهی می شوند به هیچ وجه تازگی ندارد. سیستم تبلیغاتی و وجهه سازی دنیای قتل و غارت و چپاول استکبار همواره سعی داشته است نگاه های پرسش گر ملت های تحت ستم را از حقایق آشکار و اتفاقات سوال برانگیز و متعارض با دعاوی این سیستم گسترده، به نکات انحرافی دیگری متوجه کرده و از این ره به غارت و چپاول خود ادامه دهد. از این همین روست که هم اکنون نظام هایی که تاریخچه ی فعالیت های ضد انسانی آن ها تاریخ را به شرم وا می دارد در عین لاپوشانی اقدامات ضد بشری خود به هجوم گسترده ی تبلیغاتی به ملت های آزادی خواه و کوشنده در راه رهایی از یوغ استعمار و در راس آنها ایران اسلامی می پردازد. در سال های اخیر در مورد جمهوری اسلامی ایران این پروژه ی رسوا بر مدار فعالیت صلح آمیز آن در بخش انرژی هسته ای چرخیده است و ملت ایران آماج حملات ضد بشری دستگاه برده ساز استکبار قرار گرفته است. این در حالی است که جبهه ضد بشری استعمار و استکبار به سرکردگی آمریکای جهان خوار سعی در فراموش شدن این نکته دارد که برای اولین بار در تاریخ بشر این خود آنان بوده اند که با صرف میلیاردها دلار از ثروت هایی که می توانست در راه آسایش و آرامش انسانی صرف شود اقدام به طراحی، ساخت، آزمایش و در نهایت به کارگیری سلاح های اتمی کرده اند و هم اکنون نیز با شدت هرچه بیشتر در این مسیر در حال پیش روی بوده و هر روز به درجه ی نوینی از رذالت و دنائت در ارتکاب اعمال ضد انسانی نائل می گردند. در این گزارش به معرفی یکی از مراکز به شدت استراتژیک آمریکا که در خدمت اهداف چرکین اربابان استکباری دنیای کنونی است خواهیم پرداخت. آزمایشگاهی که در قامت یک شهر کوچک بوده و کسب اطلاع مختصری از نوع تحقیقات انجام شده در آن و اهداف این پروژه های تحقیقاتی پشت هر انسان دلسوزی به حال بشریت و صلح جهانی را می لرزاند و او را به تفکر و حیرت وا می دارد که چگونه ممکن است سیستمی که در این مسیر ضد انسانی می تواند در این حد سرمایه گذاری کند خود را داعیه دار صلح جهانی و حقوق بشر بداند. آزمایشگاه ملی لوس آلاموس در ناحیه ی لوس آلاموس ایالت نیو مکزیکوی آمریکا واقع شده است و یکی از بزرگترین انستیتوهای به اصطلاح علم و تکنولوژی در جهان است که ظاهرا به مطالعات میان رشته ای می پردازد و در حوزه های امنیت ملی، اکتشافات فضایی، مطالعات هواشناسی، انرژی های تجدید پذیر، پزشکی، نانوتکنولوژی، کنترل ذهن، ابرکامپیوترها و تسلیحات اتمی فعالیت دارد. این آزمایشگاه یکی از دو آزمایشگاهی است که در دهه های چهل و پنجاه در آمریکا مطالعه بر روی ساخت سلاح های هسته ای را در کنار آزمایشگاه ملی لورنس لیورمور شروع کرد و موفق به دستیابی به آن شد و مفتخر است که با کشتار مردم شهرهای ژاپن با بمب های ساخت خود به جنگ جهانی پایان داده است. این آزمایشگاه بزرگ ترین انستیتو در نیومکزیکو بوده و بیش از 12000 نفر در آن مشغول به کار هستند که در بیش از 2200 ساختمان در 43 مایل مربع فعالیت می کنند. در اکثر مراجعی که به معرفی این آزمایشگاه پرداخته اند به صورت کاملا عامدانه سعی شده است وجهه ی علمی و پژوهشی این آزمایشگاه برجسته تر نشان داده شود. این درحالی است که این آزمایشگاه اساسا به یک واحد شبه نظامی به کارگیرنده ی علوم مختلف شباهت دارد تا یک آزمایشگاه علمی. زیرا که اکثر این افراد در پروژه های مربوط به طراحی بمب اتمی، تکوین و توسعه ی سوپرکامپیوترها، تحقیقات پیشرفته ی سنسورهای جاسوسی و تحقیقات بر روی تسلیحات مرگبار بیولوژیک نیز مشغولند و به قطعیت می توان گفت که بخش اصلی فعالیت های این مرکز در همین زمینه ها بوده و تمامی تحرکات دیگر برای سرپوش گذاشتن و انحراف افکار عمومی در مورد فعالیت ها و بودجه های صرف شده برای این آزمایشگاه می باشد. کافیست بدانیم که این آزمایشگاه به اصطلاح علمی و تحقیقاتی که ادعای خدمت به بشریت از راه پژوهش های پزشکی را نیز دارد؛ مسئولیت شش سیستم بزرگ تسلیحات اتمی از جمله مینوتمان 3 (Minuteman III) و سیستم بین قاره ای موشک های بالستیک را نیز به عهده دارد! دریافت هدف اصلی این آزمایشگاه با نگاهی به ترکیب دانشمندان شاغل در آن آسان خواهد بود. تقریبا یک سوم افراد شاغل در لوس آلاموس فیزیکدان ها هستند که در بخش هسته ای فعالند. یک چهارم مهندسین، یک ششم شیمی دانها و متخصصین علم مواد و مابقی ریاضی دان ها و متخصصین علوم کلمپیوتر، زیست شناسی، زمین شناسی و دیگر رشته ها هستند. آزمایشگاه همچنین با مراکز دانشگاهی و صنعتی نیز در ارتباط بوده و در پروزه های علمی مختلف همکاری دارد. بودجه ی سالانه ی این آزمایشگاه بیش از دو میلیارد دلار تخمین زده می شود. تاریخچه آزمایشگاه و پروژه منهتن آزمایشگاه ملی لوس آلاموس به صورت کاملا سری در طی جنگ دوم جهانی تاسیس شد و تمامی فعالیت های علمی پروژه ی معروف به پروژه ی منهتن در آن متمرکز شد تا از این طریق اولین بمب اتمی ساخت بشر به عرصه ی ظهور برسد. در سپتامبر 1942 مشکلاتی که در مدیریت و هماهنگی مطالعه ی ساخت سلاح های هسته ای در دانشگاه ها و دیگر مراکز مطالعاتی سراسر آمریکا به وجود آمد باعث شد که سیاست مداران به این نتیجه برسند که برای این مطالعات باید دست به تاسیس یک مرکز واحد بزنند. برای این کار محیط دور افتاده امنی مورد نیاز بود که در آن بتوان دانشمندان را از مردم جدا نگه داشت. در نهایت به پیشنهاد مدیر پروژه ی منهتن، رابرت اوپنهایمر، که از اهالی نیومکزیکو بود این منطقه انتخاب شد. برای انجام پروژه ی منهتن دانشمندان بسیاری از جمله بسیاری از برندگان جایزه ی نوبل در آنجا گرد آمدند و به همکاری با بخش نظامی حاضر در آزمایشگاه پرداختند. این محل کاملا سری بود و وسیله ی ارتباط آن با دنیای خارج فقط آدرس یک صندوق پستی بود. تدابیر امنیتی به حدی شدید بود که تا بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ژاپن حتی رئیس دانشگاه کالیفرنیا، رابرت اسپرول، که دانشگاه همکار برای این لابراتوار در نظر گرفته شده بود نیز چیزی از اهداف آزمایشگاه نمی دانست و تصور می کرد که ساخت "اشعه مرگ" هدف این تحقیقات است. نتایج اولیه کار آزمایشگاه در شانزدهم جولای 1945 به نام آزمایش هسته ای سه قولو در منطقه ای در نیو مکزیکو آزمایش شد که اولین آزمایش هسته ای بشر به شمار می رود. این آزمایش موفقیت آمیز بود و دو نمونه ی دیگر آن که به پسر کوچک و مرد چاق نامیده شده بودند که به ترتیب برای حمله به هیروشیما و ناکازاکی به کار رفت. آزمایشگاه به خاطر موفقیتش در این کار در شانزدهم اکتبر 1945 به جایزه ی "E" نیروی دریایی ارتش مفتخر گردید. از همین جا در می یابیم که جایزه دادن به قاتلین ملت های دیگر در آمریکا یک موضوع تاریخی بوده و مدال افتخاری که در سایه ی کشتار انسان های بی دفاع هواپیمای مسافربری ایران بر سینه ی فرمانده جنایتکار ناو نیروی دریایی آمریکا درخشید ریشه در رویکرد تاریخی سیاست مداران آمریکا نسبت به ملت های دیگر دارد. بعداز جنگ مسئولین آزمایشگاه بر روی انبوه سازی بمب هسته ای متمرکز شدند و روش هایی را جستجو کردند که دیگر نیازی به دانشمندان کار کشته نداشته باشند تا برای تولید بمب های هسته ای از کارگران ساده استفاده کنند. گویا عطش سیاستمداران آمریکا برای کشتار دسته جمعی انسان ها با استفاده از بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی رفع نشده بوده است زیرا که آزمایشگاه در آن زمان شروع به برنامه ریزی و آزمون برای تولید بمب هیدروژنی نیز کرد. بمبی که به مراتب خطرناک تر و ضد انسانی تر از بمب اتمی بود. در کنار کار بر روی این پروژه های ضد بشری کار بروی علوم پایه، شتاب دهنده های ذرات و نیزانرژی های همجوشی در قالب پروژه ی شروود نیز پی گیری شد تا در زمان نیاز بتواند دست مایه ی انحراف افکار عمومی آمریکا و جهان از آزمایش های هسته ای فراوانی که در جزایر مارشال و پایگاه ایالت نوادا انجام شد گردد. پایان جنگ سرد و تلاش برای ترمیم وجهه پس از جنگ سرد آزمایشگاه به ظاهر از تحقیق بر روی سلاح های هسته کاسته و به علوم و تکنولوژی های غیر مرتبط با جنگ روی آورد و به طراحی سیستم های شبیه سازی برای انجام آزمایش های هسته ای بسنده کرد. اکنون دیگر زمان بازسازی وجهه ی این آزمایشگاه و فعالیت های آن بود و از همین رو و به دلایل انسان دوستانه! به تحقیقات پزشکی و زیست شناسی نیز پرداخت و در بخش زیست شناسی تئوریک و بیوفیزیک برای بیماری ایدز سه واکسن تولید کرد! آزمایشات گسترده و خطرناک بیولوژیکی بسیار جالب توجه است این که سیستمی که برای کشتار دسته جمعی انسان ها در طی چندین دهه به صرف هزینه های فوق العاده کلان مادی و معنوی پرداخته است به یکباره در جهت اهداف بشری روی به تحقیقات پزشکی می آورد! با نگاهی دقیق به پژوهش های بیولوژیک این آزمایشگاه می توان رد پای مطالعه جهت تولید تسلیحات بیولوژیک را به وضوح دید. آزمایشگاه دارای تجهیزات فوق پیشرفته است به طوری که برخی از آنها قادرند صد برابر سریعتر و 200000 برابر دقیقتر از آزمون های رایج DNA در آزمایشگاه های دیگر کار کنند. این درحالی است که برای انجام آزمون هایی با این دقت و سرعت تنها کمتر از دو تریلیونیم گرم از DNA نیاز است. جای تاسف است که تمامی این امکانات پیشرفته در جهت سیاست های تسلیحاتی به کار برده شده و نتایج این تحقیقات امنیت ملی و جانی شهروندان دیگر نقاط کره زمین را به مخاطره می اندازد. برای مثال اگر در کنار توجه به تولید واکسن برای ویروس ایدز، اخبار و تحلیل های درز شده در مورد دست ساز بودن این ویروس را در نظر بگیریم به نتایج وحشتاکی خواهیم رسید. در همان سال های اولیه شناسایی بیماری ایدز و ویروس آن در جوامع انسانی، گزارش ها و تحلیل های دقیقی منتشر شد که حاوی اطلاعات و اخباری مبنی بر این بود که ویروس ایدز یک ویروس آزمایشگاهی است که یا به عمد و یا به دلیل عدم مطالعه ی کافی در مورد آزمایش آن بر روی انسان توانسته است از یک محیط آزمایشگاهی فرار کند. حال می بینیم آزمایشگاه لوس آلاموس از اولین آزمایشگاه هایی است که توانست برای این ویروس واکسن بسازد! به هیچ وجه بعید نخواهد بود اگر تصور کنیم که این آزمایشگاه بر اساس اطلاعات کاملی که از ساختمان این ویروس داشته است توانسته است به طراحی واکسن علیه آن اقدام کند و این امر می تواند از آنجا نشات بگیرد که این ویروس را متولد یکی از لابراتوارهای تسلیحات بیولوژیک یکی از آزمایشگاه های ارتش آمریکا بدانیم. آزمایشگاه ملی لوس آلاموس به تحقیقات بیولوژیکی، ژنتیکی و بیوتکنولوژی مفصلی می پردازد و بر روی برنامه سازی کنترل ذهن، مهندسی ژنتیک، کلونینگ و نقشه برداری DNA در قالب اکتشاف ژنوم انسانی نیز کارهای فراوانی انجام داده است. اما نکته ی بسیار قابل توجه در این زمینه این است که در سال 2001 وزارت انرژی ایالات متحده وجود طرح هایی را آشکار ساخت که هدف آنها ادغام تحقیقات پیشرفته بر روی عوامل بیولوژیک با کارایی جنگی با تسلیحات اتمی در آزمایشگاه های طراحی تسلیحات آزمایشگاه های لوس آلاموس و لیور مور بود. این طرح شامل به کار گیری عوامل بیولوژیک تسلیحاتی ای بود که از نظر ژنتیکی دستکاری شده بودند و همچنین تست کردن سلاح های اسپری مانند حاوی ذرات معلق بیولوژیک بر روی جوامع چند صد عضوی جانوران کوچک آزمایشگاهی را نیز شامل می شد. بعید نیست که با توجه به وجود هزاران زندان و آزمایشگاه مخفی در خاک آمریکا و دیگر نقاط جهان دایره ی این آزمون ها به جوامع نمونه ی انسانی نیز گسترش یافته باشد. واکنش ها به این اخبار نگران کننده در حدی بود که در سالهای 2003 و 2008 برخی از گروه های صلح طلب از جمله Tri-Valley CAREs تلاش کرد به طور قانونی و از طریق دعوی قضایی وزارت انرژی آمریکا را از مخلوط کردن ویروسها و باکتری ها با بمب ها باز بدارد. امروزه نیز تلاش هایی وجود دارد تا از آزمایش های دستکاری های ژنتیکی به هدف طراحی تسلیحات جنگی جلوگیری شود. نگرانی از این اقدامات ضد بشری تا حدی است که تعدادی از عقلای خود سیستم نیز زبان به اعتراض گشوده اند. برای مثال یکی از بازرسان عمومی وزارت انرژی آمریکا هشدار داده است که آزمایش با ویروس های کشنده و باکتری ها که در هشت آزمایشگاه فدرال از جمله لوس آلاموس انجام می گیرد فاقد کنترل ها و نظارت های لازمه است. باکتری سیاه‌زخم؛ بهانه حمله آمریکا به عراق جنجال تبلیغاتی بر سر باکتری سیاه زخم را که پیش از حمله به عراق در دستور کار دولت مردان آمریکا بود به یاد داریم. جالب توجه است که بدانیم آزمایشگاه لوس آلاموس دارای بزرگترین بانک اطلاعات ژنتیکی باکتری مولد این بیماری، باسیلوس آنتراسیس، در دنیا می باشد! و بیش از 1200 سویه از این باکتری در این آزمایشگاه طبقه بندی شده است و نامه های ادعایی حاوی باکتری سیاه زخم که بخشی از بازی تبلیغاتی مذکور را تشکیل می دادند حاوی سویه ای از باکتری بوده است که در این آزمایشگاه مطالعات فراوانی بر روی آن انجام گرفته است. فعالیت های بیولوژیک این آزمایشگاه نیز همچون فعالیت های فیزیک هسته ای دارای سرپوش های علمی خود بوده است. برای مثال آزمایشگاه در حوزه ی انرژی های تجدید پذیر به مطالعه بر روی سوخت های زیستی ارزان پرداخت و یا می توان به ابداع روشی برای تشخیص سریع و آسان سرطان پستان اشاره کرد. امنیت ملی غیر هسته ای و تکوین سیستم دفاعی مربوطه نیز از اولویت های این آزمایشگاه است. که شامل جلوگیری از شیوع بیماری های کشتنده با بهینه سازی ابزار تشخیصی و بررسی اثربخشی واکسن های ایالات متحده انجام می‌گیرد. پیشرفت دیگر شامل ساخت هواپیمایASPECT است که می تواند مخاطرات زیستی را در فضای آسمان آمریکا تشخیص دهد. علاوه بر فعالیت های نگران کننده بیولوژیک این آزمایشگاه، اقدامات تخریبی محیط زیست نیز از دیگر موضوعات مورد توجه سازمان های مردم نهاد آمریکا بوده است. برای مثال ناحیه ی موسوم به "منطقه ی پیشین آزمون انفجارها" که منطقه ی تکنیکی 33 (T33) نامیده می شود؛ مجموعه ای از بناهای پیش ساخته و تریلرها است که یکی از بخش های کاملا امنیتی و مرموز آزمایشگاه بوده و به عملیات های موسوم به "سیاه" یا پوشیده می پردازد. در سال 1999 نه تن از خاک آلوده به اورانیوم این منطقه به جای دیگری انتقال داده شد. چگونگی این انتقال و منطقه ی هدف آن همواره موجب بحث هایی در مطبوعات و افکار عمومی بوده است. بازار داغ فروش اطلاعات لوس آلاموس درز اطلاعات استراتژیک هسته ای از این آزمایشگاه و یا شاید بتوان گفت فروش اطلاعات از طرف سیاستمداران خرد و کلان که با همکاری عواملی از درون خود آزمایشگاه انجام می گیرد نیز برای خود تاریخچه ای دارد که در اکثر موارد با دستپاچگی از طرف مقامات مسئول سرهم بندی شده و قضیه فیصله می یابد. در این جا به بخشی از این داستان اشاره می شود. در سال 1999 یکی از متخصصین شاغل در لوس آلاموس ون هو لی متهم شد که بخشی از اسرار هسته ای این آزمایشگاه را از کامپیوتر مورد استفاده در شبیه سازی آزمایش های هسته ای سرقت کرده است. او زندانی شد و متهم بود که اطلاعات را به چین داده است اما بازرسان موفق به یافتن چیزی در این مورد نشدند! اما در همان سال نیویورک تایمز چنین گزارشی را چاپ کرد: در نتیجه ی به کارگیری اسرار هسته ای به سرقت رفته از یک آزمایشگاه آمریکایی، چین به یک جهش بزرگ در توسعه سلاح های هسته ای دست یافت: کوچک سازی بمب ها. کارشناسان حوزه ی جاسوسی معتقدند از اواسط دهه ی هشتاد عملیات جاسوسی چین بر روی این آزمایشگاه شروع شده و در نهایت به دستیابی چین به اطلاعات لازم انجامیده است. حال این که با توجه به ملاحظات امنیتی بسیار شدید جاسوسی از این آزمایشگاه ممکن بوده است یا نه خود جای بحث دارد. اما کیست که نداند گاهی فروش اطلاعات دست چندم می تواند به عنوان سیاستی از طرف دولت های استکباری در دستور کار قرار گیرد. به خصوص این که اتفاق مذکور پس از فروپاشی شوروی روی داده و شاید به وجود آمدن یک رقیب اتمی برای روسیه و در همسایگی آن می توانسته به پیشبرد سیاست های فرامنطقه ای آمریکا یاری رساند. بدیهی است که انتقال این اطلاعات به صورت رسمی می توانست برای آمریکا دردساز شود. در سال 2000 نیز اعلام شد دو کامپیوتر که حاوی اطلاعات طبقه بندی شده بوده است در آزمایشگاه گم شده است که بعد ها در در سال 2003 همانجا پیدا شد! در سال 2004 اعلام شد که چهار دیسک سخت حاوی اطلاعات طبقه بندی شده گم شده اند. بعدها مشخص شد که دو مورد از آنها به اشتباه به ساختمان دیگری انتقال یافته اند اما دو تای دیگر مجهول ماندند. که به توبیخ گسترده ی عوامل لابراتوار انجامید. بعدها در سال 2005 اعلام شد که اصلا چنین دیسک هایی وجود نداشته اند که گم شوند! دور از ذهن نیست که به دلیل همین اتفاقات که به طرز ناشیانه ای هم رفع و رجوع می شوند در سال 2006 دانشگاه کالیفرنیا به همکاری شصت ساله ی خود با این آزمایشگاه پایان داد تا شاید بتواند از آبروی علمی خود در دنیای علم محافظت کند. در سال 2009 شصت و نه کامپیوتر که فاقد اطلاعات طبقه بندی شده بودند گم شدند. همچنین در این سال 2/2 پوند از پلوتونیوم دپارتمان انرژی گم شد که بعدها بازرسان متوجه شدند که این مقدار پلوتونیوم گم شده در واقع در نتیجه ی محاسبات غلط بخش آمارگیری آزمایشگاه به وجود آمده و اصلا از قبل موجود نبوده که گم هم بشود!!! دستپاچگی و لاپوشانی ناشیانه ی حقایق در تمامی موارد مذکور نیازی به توضیح ندارد. در تازه ترین مورد نیز در سال 2010، لئوناردو ماچرونی به همراه همسرش متهم شد که از سال 2008 اطلاعاتی بسیار مهم در مورد بمب هسته ای از آزمایشگاه دزدیده و در ازای هشتصدهزار دلار به ونزوئلا فروخته است و قرار بوده طی ده سال به این کشور کمک کند تا به فناوری ساخت بمب هسته ای دست یابد. این زوج هر دو به بخشی از اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی داشته اند. اما ماچرونی طی مصاحبه ای با اسوشیتدپرس اظهار کرد که دولت آمریکا به اشتباه او را متهم می کند و او بی گناه است و او فقط در مورد تئوری ها و مطالعات خودش با دولت ونزوئلا مذاکره کرده است. او متهم است که یک سند 132 صفحه ای حاوی اطلاعات طبقه بندی شده را به کمک همسر خود آماده کرده و به ونزوئلا فروخته است. گفته می شود قرار بوده ماچرونی به ونزوئلا کمک کند تا در طی 10 سال آن کشور به ساخت بمب هسته ای با یک راکتور زیرزمینی غنی کننده پولوتونیوم دست یابد. آیا روی دادن چنین اتفاقاتی بدون اطلاع حداقل بخشی از خرده سیاستمداران تاجر تسلیحات آمریکا با توجه به شدت تدابیر امنیتی و هزارتوی کنترل و محافظت به خودی خود ممکن است؟! بدیهی است سیستمی که بتواند نمایش بزرگی همچون حملات یازده سپتامبر را اجرا کرده و گستاخانه آن را به چند تروریست عقب مانده القاعده در خاورمیانه نسبت دهد با پررویی و بی شرمی هرچه تمام تر خواهد توانست اطلاعات دست چندم تسلیحاتی خود را به این طرف و آن طرف فروخته و برای حفظ وجهه صلح طلب و انسان دوستانه خود در دنیا پیرمردی همچون ماچرونی و همسرش را قربانی سیاست خود کند. در پایان با ذکر یکی از اقدامات عوام فریبانه ی آزمایشگاه لوس آلاموس که یکی از ده ها مرکز سوء استفاده از دانش بشری در مسیر اهداف توسعه طلبانه و ستیزه جویانه ی جبهه ی استکبار است به این گزارش پایان می دهیم. در سال های اخیر طی برنامه ای موسوم به "ارابه ی دانش" تیمی منتخبی از دست اندکاران این آزمایشگاه در میان مدارس و دبیرستان های منطقه ی لوس آلاموس گردش کرده و کودکان و نوجوانان بومی منطقه را با علوم و دانش های مختلف آشنا می ساخته و احیانا مشکلات درسی آن ها را حل می کردند! حال این که اقداماتی از این دست تا چه حد خواهد توانست ذهن این نوجوانان را از پرداختن به پرسش هایی در مورد چرایی پروژه ی منهتن، طراحی و ساخت بمب های اتمی و هیدروژنی، طراحی تسلیحات بیولوژیک و در نهایت ادغام بمب های اتمی با تسلیحات بیولوژیک و هدف از این گونه اعمال منحرف کند، خود جای سوال است. http://www.mashreghnews.ir/fa/news/82921/آزمایشگاه-ملی-لوس-آلاموس-قرارگاهی-برای-جنایات-علمی-آمریکا-فیلم






تاریخ : پنج شنبه 90/10/1 | 4:29 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • تبادل رفت