سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

امام جعفر صادق راجع به بعضی از مسائل فیزیکی چیزهائی گفته که از لحاظ تئوری کوچکترین تفاوت با نظریه بوجود آمدن جهان در این عصر ندارد ویک دانشمند فیزیکی این دوره وقتی تئوری جعفر صادق را در مورد ایجاد دنیا میخواند تصدیق میکند که نظریه ایست مطابق با تئوری فیزیکی ایجاد دنیا در این عصر.

امام جعفر صادق راجع به دنیا چنین گفته است: جهان از یک جرثومه بوجود آمد و آن جرثومه دارای دو قطب متضاد سبب پیدایش ذره گردید و آنگاه ماده بوجود آمد و ماده تنوع پیدا کرد و تنوع ماده ناشی از کمی یا زیادی ذرات آنها میباشد...

(ادامه مطلب را ببینید)








تاریخ : پنج شنبه 91/6/23 | 7:28 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

 

آیا در این گفتار آیت الله طالقانی اجباری نبودن حجاب اثبات نمی شود:« حتی برای زنهای مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت های مذهبی … ما نمی گوییم زنها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمی گوید … زنان عضو فعال اجتماع ما هستند … اسلام و قرآن و مراجع دین می خواهند شخصیت زن حفظ شود ... هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می کردند؟ مگر چادر می پوشیدند؟ … کی در این راهپیمایی ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ اینها خودشان احساس مسئولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است. کیهان 20 اسفند 1357» پاسخ: قبل از بررسی موضوع اصلی مطرح شده، لازم است مباحثی مقدماتی صورت گیرد.... .

(ادامه مطلب را ببینید)

 






تاریخ : پنج شنبه 91/6/23 | 6:55 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

ولو شاء ربک لامن من فی الارض کلهم جمیعا افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین

10/99

و اگر پروردگار تو می‌خواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی به (اجبار) ایمان می‌آوردند؛ آیا تو می‌خواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!)

 

وما کان لنفس ان تومن الا باذن الله ویجعل الرجس علی الذین لا یعقلون

10/100

(اما) هیچ کس نمی‌تواند ایمان بیاورد، جز به فرمان خدا (و توفیق و یاری و هدایت او)! و پلیدی (کفر و گناه) را بر کسانی قرارمی‌دهد که نمی‌اندیشند.

 

نکته ها :

 

* باید مطهر شد تا خداوند متعال به انسان اجازه ایمان آوردن دهد.

* کسی که پیرو عقل شود هرگز به ناپاکی نمی افتد.

 

* کسی که تابع هواهای نفسانی شد و امر الهی را اطاعت نکرد و برای پیدا کردن راه درست نیندیشید و از عقل خود استفاده نکرد ، او دچار نجاسات نفسانی و پلیدی خواهد شد.

 

* هر وسیله ای که انسان را از راه عقل منحرف کند و عاملی شود که انسان را به خمودگی و بیخیالی از حقیقت و دنیا و مردم و جامعه و . . . بزند ، از انواع رجس و ناپاکی هاست.

یا ایها الذین امنوا انما الخمر والمیسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون

5/90

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! شراب و قمار و بتها و ازلام [ نوعی بخت‌آزمایی]، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دوری کنید تا رستگار شوید!

 

چون انسان فردی است که در این دنیا دارای مسولیت است و بار امانت الهی را به دوش می کشد و لذا باید آن را سالم به سرمنزل مقصود برساند و این موارد همه انسان را به غفلت می کشاند.






تاریخ : شنبه 91/5/28 | 9:0 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

 

کسی که حق را تکذیب کند کافراست ، اگر چه مسلمان باشد.

هر کس حق و حقیقت را تکذیب کند همانند آن است که خدا را تکذیب کرده است چرا که فرمود : الحق من ربک فلا تکونن من الممترین.

در این آیه بالاترین ظلم ،تکذیب حق بیان شده است یعنی هر کس به نسبت مقدار تکذیب حق در درجه ای از ظالم ترین انسانها قرار دارد.

29/68

لذا هر کس به دنبال حق باشد ولو اینکه مسلمان هم نباشد ، این انسان به دنبال خداست و خدای متعال او را بر طبق آیه بعد حتما هدایت خواهد کرد و طریق حق را به او نشان خواهد داد.

کسی که حق را تکذیب کند به مقدار مقابله و تکذیب حق ، جزء کافران قرار می گیرد هر چند که نمازها و روزه های او ترک نشود.  لذا فرمود: »الیس فی جهنم مثوی للکافرین«

محسن فقط به کسی که انفاق می کند نمی گویند بلکه بالاترین نشانه محسن آن است که در برابر حق موضع گیری نکند بلکه هر جا حق را دید به یاری آن برخیزد.و کسی که در راه حق قدم بردارد همانند آن است که در راه خداوند قدم برمی دارد لذا محسنین همیشه با خدا و در کنار خدا خواهند بود و همیشه از فیض و یاری خدای متعال و استجابت دعا برخوردار خواهند بود. لذا فرمود: »ان الله مع المحسنین«






تاریخ : شنبه 91/5/28 | 8:55 عصر | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()

نقدی بر نظریه جیمز دیویس درباره انقلاب اسلامی

 

 


جمیز دیو یس از جمله نظریه پر دازان غربی است که به تئوری اقتصاد عا مل انقلاب معتقد است . او نظریه خود را در باره انقلاب این گونه عنوان می کند که : احتمال وقوع انقلاب زمانی است که مدت طولانی از توسعه عینی اقتصادی و اجتماعی توسط یک دوره کوتاه مدت عقب گرد سریع دنبال شود .
اگر دورانی طولانی از رفاه وجود داشته باشد که طی آن این انتظار ایجاد شود که می توان نیاز هایی را به طور دائم بر آورد ساخت و بعد دوره ای از افول پیش بیاید که فرد را سر خورده کند.شکاف وسیعی میان آنچه که مردم می خواهند و آنچه که به دست آوردهاند شکل می گیرد بین انتظارات و واقعیات شکاف هست و در چنین شرایطی انتظارات کما کان رو به رشد است و افول نا گهانی با عث می شود شکاف غیر قابل تحمل ایجاد گردد و این موضوع نهایتا موجب انقلاب می شود. او این شکاف را به شکل منحنی می داند. به عبارت دیگر جیمز د یویس معتقد است بالا رفتن توقعات اقتصادی مردم به دنبال یک دوره پیشرفت اقتصادی و رکودی که پس از آن بوجود می آید باعث آن می شود که مردم از اوضاع به طور ذهنی بیمناک شوند و روحیه انقلابی پیدا کنند .
او در کتاب تحولات به سوی تئوری انقلاب خود می نویسد قبل از رسیدن به راس منحنی بیشتر به معنای افزایش امکان تشنج و بی ثباتی می باشد .
او با اشاره به منحنی جی نتیجه می گیرد که انقلاب هابه احتمال بسیار زیاد هنگامی واقع میشوند که به دنیال یک دوره طولانی پیشرفت های عینی اقصادی ، اجتماعی ، یک دوره کوتاه بر خلاف دوره قبلی پدید میآید . در این هنگام مردم نگران و حشتزده می شوند و رو به شورش و انقلاب می زنند .
عده ای از پژو هشگران و نویسندگان داخلی و خارجی سعی کردند انقلاب اسلامی ایران را بر اساس این نظریه تحلیل و تفسیر کنند به این معنا که افزایش سریع و نا گهانی بها ی نفت منابع سرشار مالی جدیدی را در دهه بین 1960 و 1970 در اختیار پیشرفت اقتصادی ایران قرار داد. این در آمد ها به قدری زیاد بود که ایران مدعی بود از بالا ترین میزان رشد اقتصادی در جهان برخوردار است .
معتقدان به این نظریه می گویند این در آمد ها باعث رونق اقتصادی و به دنیال آن رفاه، آسایش و با لا رفتن سطح زندگی مردم ایران شد . اما به یکباره در سال 1975 تولید نفت20% کاهش یافت و شرایط غیر عادی را بر ایران تحمیل کرد مردمی که به شرایط رفاه و رونق اقتصادی عادت کرده بود یکباره با کاهش تولید و قیمت نفت نوعی نا رضایتی را در جامعه ایجاد کردند که در نهایت این نا رضایتی به سر کوبی رژیم منجر شد .
نکته بسیار مهمی که در این تحلیل نا گفته و مبهم مانده است و تحلیلگرانی که از پیشرفت اقتصادی ایران در سایه افزایش ناگهانی بهای نفت سخن گفته اند به آن اشاره ای ننموده اند. این است که آن پیشرفت و رونق اقتصادی که در این تحلیل ملحوظ انگاشته شده کی و کجا و چگونه و در چه زمینه ای اتفاق افتاده است ؟ نگارنده معتقد است که در آمد های ناشی از فروش نفت هر گز در راستای توسعه اقتصادی کشور قرار نگرفته است تا بخواهد رونق اقتصادی، رفاه و آسایش برای مردم به همراه آورد .
این در آمد های باد آورده نه تنها به توسعه اقتصادی کشور کمکی نکرد بلکه اقتصاد ایران را فلج کرد . در این نوشتار به یک نمونه از آفت های در آمد های نفتی و عدم مدیریت صحیح آن در دوران محمد رضا شاه اشاره می کنیم .
ایران تا اوایل دهه 1940 عمدتا از نظر تهیه مواد غذایی خود کفا بود و می توانست حتی کمبود ارز خار جی خود را هم با صدور محصولات کشا ورزی از جمله پنبه، میوه و خشکبار تا مین کند .
در سال52 زمانی که در آمد ایران از نفت سریعا افزایش یافت میزان سر مایه گذاری در کشاورزی تنها8 % از در آمد ملی را به خود اختصاص می داد این عا مل منجر به وجود وضعیتی همراه با یاس و رکود در جامعه روستایی و کشا ورزان شد و سیل کشا ورزان بیکار به شهر تبعات بسیاری را به همراه داشت .
از اوایل سال 55 به علت تقلیل در آمد نفت اجرای پرو ژ ه های سا ختمانی کاهش یافت و در نتیجه کار گران کشا ورز به خیل بیکاران پیوستند چرا که با وضع بد کشاورزی در روستا ها امکان با زگشت آنها غیر ممکن بود . در آمد های نفتی روز به روز کشور را در زمینه کشاورزی که یک صنعت استراتژیک است وابسته کرد .
لذا اگر چه افزایش بهای نفت برای رژیم شاه منابع سر شاری را به با ر آورد ولی این در آمد ها متاسفانه صرف کمک به سیستم مالی پولی و بلوک غرب و خرید سهام شرکت ها و کار خانه ها و شرکت های ورشکسته اروپا و آمریکا و خرید دیوانه وار فر آورد ه های شیطانی گردید و ته مانده آن هم صرف خرید گندم آمریکا، برنج و سایر محصولات کشا ورزی و در نهایت نا بودی کشا ورزی و وابسته کردن کشور به خارج را فراهم آورد . بزرگترین اشتباه طرفداران این نظریه این است که سرازیر شدن پول های نفت را با توسعه اقتصادی یکی انگاشته اند در حالی که این دو مقوله تفا وت های بسیاری با یکدیگر داشتهاند حال چگونه ممکن است در چنین وضعیتی انتظار داشت و توقعات آنان را آنقدر بالا برود که نخواهند دست به انقلاب و سر نگونی شاه بزنند . جدای از این بحث یک موضوع دیگر هم هست که این تئوری را زیر سوال می برد و نا رسا بودن آن را ثابت می کند نگاهی به تظاهرات ملت ایران در اوج انقلاب اسلامی و توجه به نوع شعار آنها و مطالبات آنان نشان می دهد که آنها هر گز در این تظاهرات رفاه مادی ، آسایش و هر آنچه رونق اقتصادی یک دور خاص به آنها داده بود و بعد از آنها گرفته بود را مطالبه نمی کردند . آیا اهداف انقلاب اسلامی با دستا ورد هایی که رکود اقتصادی از مردم سلب کرده بود انطباق داشت ؟
در آمد های سرشار نفتی و به قول طرفدارن این نظریه رونق و پشرفتهای اقتصادی هر گز نتوانست وضعیت نا بسا مان روستائیان ما را که در اوج فقر و تنگدستی زندگی می کردند سا مان بدهد و هر گز نتوانست فاصله عمیق طبقاتی اغنیا و فقرا را در شهرهایما کاهش دهد . سوال این است آن رونق و رفاه . آسایشی که این نظریه به آن معتقد است در کجا و چگونه رخ داده است که حا لا رکود اقتصادی و کاهش بهای نفت بخواهد آن را از مردم سلب کند . ضعف دیگر این تئوری که به تئوری اصلی یعنی نظریه جیمز دیویس بر میگردد این است که اساسا او در تئوری خود هر گز نگفته است که حد قابل تحمل شکاف میان توقعات و دست آورد ها چقدر است ؟ دیگر آنکه مدت افزایش توقعات یا همان رونق اقتصادی و مدت رکود باید چقدر باشد که در این نظریه مبهم است . در نهایت باید گفت همه آنانی که معتقدند شکم های سیر مردم که در یک دوره کوتاه طعم تلخ ضعف و گرسنگی را چشید باعث انقلاب شد، راه اشتباهی را در تحلیل انقلاب اسلامی پیموده اند . ریشه اصلی انقلاب را باید در عا مل دیگر ی جست .






روزنامه رسالت، شماره 6077 به تاریخ 16/11/85، صفحه 7 (گفتگو)
?

 

 






تاریخ : شنبه 90/11/1 | 11:45 صبح | نویسنده : saaleh110 | نظرات ()
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • تبادل رفت